بزرگترین اتفاقات و جریان‌ها در تاریخ بیت‌کوین

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین
فهرست مطالب

در 31 اکتبر 2008، فرد ناشناسی که خود را ساتوشی ناکاموتو نامید، یک وایت‌پیپر یا کاغذ سفید منتشر کرد و جزییات طراحی یک «سیستم نقدی الکترونیک همتابه‌همتا» را شرح داد که یک زیرساخت مالی جهانی بر اساس مدارک رمزنگاری شده، به جای ودیعه‌گذاری بود. اکنون با گذشت بیش از یک دهه از این تاریخ، رمزارز و ارزهای دیجیتال از مباحث روز در سیاست‌گذاری اقتصادی جهانی هستند و بعضی کشورها نیز رمزارزهای خودشان را  طراحی می‌کنند. 

ساختار داده‌های اساسی بیت‌کوین (BTC) که اغلب آن را بلاک‌چین می‌نامند در موارد مختلفی نظیر مدیریت زنجیره عرضه تا لجستیک، برنامه‌ریزی منابع میان شرکت‌ها، دادوستد انرژی، سازمان‌های خودمختار غیرمتمرکز، و بسیاری موارد دیگر جستجو و اجرا شده است. 

در این مقاله، بحث جامعی درباره بیت‌کوین برای تازه‌واردان این عرصه تهیه کرده‌ایم که محتوای اجتماعی و فناوری آن از زمان آغاز، رویدادهای کلیدی که در تاریخچه بیت‌کوین وجود دارد، چگونگی عملکرد آن، توصیف ویژگی‌های منحصر به فرد آن و دستورعمل‌های چگونگی مشارکت در این الگوی مالی جدید را در بر می‌گیرد. 

امیدواریم در پایان این مطلب، به چشم‌انداز مناسبی درباره یکی از جذاب‌ترین پیشرفت‌های فناوری و مالی در عصر جدید دست یابید.

تاریخچه بیت‌کوین

هرچند داستان به وجود آمدن بیت‌کوین اغلب با ذکر نام مستعار ساتوشی که وایت‌پیپر خود را در هالوین 2008 منتشر کرد آغاز می‌شود. اما تاریخچه دیگری نیز از بیت‌کوین وجود دارد که اغلب نادیده گرفته می‌شود و اطلاع از آن برای درک این پدیده اجتماعی مبتنی بر فناوری در دهه قبل، ضروری است. 

این «راهنمای بیت‌کوین» با طرح نموداری از جریانات اجتماعی و فناوری که سبب به وجود آمدن آن شد، آغاز می‌شود. بررسی این جریانات برای بحث درباره گذشته، اکنون و آینده بیت‌کوین مفید خواهد بود.

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

ایدئولوژی بیت‌کوین 

طرح یک ایدئولوژی درباره بیت‌کوین، عجیب به نظر می‌رسد زیرا ماهیتی غیرمتمزکز دارد با اینحال واقعیت این است که پایگاه پشتیبانی اولیه بیت‌کوین بیشتر از افراد متخصص در حوزه فناوری، طرفداران نظام لیبرال، و آنارشیست‌های کریپتو تشکیل شد. شکل‌گیری و استفاده از بیت‌کوین در این جامعه، با تعریف ارزش، مزایا و طراحی خاص خود همراه بوده است. 

هنگامی که ساتوشی طرح این افراد برای بیت‌کوین را مطرح کرد، توجه و انتقاد بسیار کمی از سوی تعداد اندکی از جامعه رمزنگاران و متخصصان کامپیوتر مطرح شد. بسیاری از این افراد سراسر دهه هشتاد و نود را مشغول کار آزمایش‌های پول نقد دیجیتالی بوده‌اند.

از نظر آن‌ها، بیت‌کوین جدیدترین کشف در مجموعه‌ای طولانی از آزمایش‌هایی بود که برای خلق سیستم‌های پولی انجام شد که بتوان به وسیله آن، به حریم شخصی و آزادی فردی احترام گذاشت. اگر ریشه‌های ایدئولوژیکی بیت‌کوین را در سال‌های گذشته جستجو کنیم، متوجه می‌شویم تکوین بیت‌کوین تا حد زیادی تحت تاثیر افشای امور مربوط به دو حوزه خاص صورت گرفت. 

بهبودگراها

در 1988، یک آینده‌نگر به نام مکس مور، فلسفه «اکستروپیانیسم» را در مجموعه‌ای از اصول نوشتاری مطرح کرد که شرح «چارچوب تکاملی ارزش‌ها و استانداردهای بهبود پیوسته شرایط انسانی» از طریق کاربرد فناوری‌های نوظهور از جمله کریوژنیک یا سردشناسی، هوش مصنوعی، رباتیک، ممتیک، مهندسی ژنتیک، سفر فضایی و بسیاری موارد دیگر است. 

یک فرد بهبودگرا یا اکستروپی، شخصی است که این سیستم‌ها را به شکل فعال برای بهتر شدن انسان می‌سازند و آزمایش می‌کنند، هرچند به شدت پیرو ذهنیت عقلگرا هستند تا با جزم‌اندیشی، از آن ممانعت نشود. یکی از مفاهیم اصلی این جامعه، توسعه زندگی با استفاده از کریوژنیک، بارگیری ذهن، و سایر ابزارها است. 

این ایدئولوژی فراانسانگرا، جامعه‌ای از دانشمندان و آینده‌نگرانی که ایده‌های مشترکی درباره مجامع آنلاین اولیه داشتند را گرد هم آورد. از اواخر دهه هشتاد تا سال‌های میانی ابتدایی دهه نود، اکستروپی‌ها طراحی‌های مختلفی از ارزها، بازارهای ایده، بازارهای پیشبینی، سیستم‌های اعتبار، و سایر آزمایش‌هایی را ارائه کردند که نوعی پیش‌آگهی درباره فضای کریپتو کنونی بود. تعدادی از پیشگامان عرصه رمزارز در جامعه اکستروپی‌ها فعال بودند از جمله نیک زابو و هال فینی. 

سایفرپانک‌ها

حریم شخصی برای داشتن جامعه‌ای آزاد در عصر الکترونیک … ضروری است. حریم شخصی عبارت است از آشکارسازی گزینشی در برابر جهان که توسط خود فرد انتخاب می‌شود.

اریک هیوگز، مانیفست سایفرپانک

 

سایفرپانک‌ها نیز مانند اکستروپی‌ها، با تاکید مشترک بر فناوری برای ساخت جهانی بهتر، دور هم جمع شدند. ژانر سایفرپانک در ادبیات علمی-تخیلی، اغلب آینده‌ای را ترسیم می‌کند که در آن، یک دسیسه جهانی از سوی شرکت‌ها، جهان را از طریق سیستم‌های پایش همیشگی اداره می‌کند. هواداران این ژانر اغلب، هکرها یا سایر افرادی هستند که در این جامعه وحشتناک، مانوور می‌دهند. 

سایفرپانک‌ها به این دلیل به این نام خوانده شدند که آثار نویسندگانی مانند جان برنر، ویلیام گیبسون، و بروس استرلینگ را با توجه به روندهای پیشرفت اجتماعی و سیاسی و نوآوری فناوری، سناریوهایی محتمل در نظر گرفتند. آن‌ها معتقد بودند ظهور شبکه‌های کامپیوتری جهانی و کاربرد آن‌ها توسط دولت‌ها و شرکت‌ها، به شکل سیستماتیک، آزادی و فردیت را به خطر خواهد انداخت. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

سایفرپانک‌ها جامعه‌ای از رمزنگاران، متخصصان کامپیوتر و آینده‌نگرانی بودند که برای تضمین ادامه حاکمیت فردی، خود را وقف ساخت سیستم‌های ضروری کردند. 

برخلاف اکستروپی‌ها، سایفرپانک‌ها بر مجموعه خاصی از فناوری‌های مربوط به شبکه‌های ارتباطات رمزنگاری‌شده از جمله پیام‌رسانی بینام و پول الکترونیک، تاکید کردند. بسیاری از آزمایش‌های ارز دیجیتال در دهه 1990 و اوایل 2000، مستقیما توسط جنبش سایفرپانک انجام شد. این جامعه، همان خاکی است که بذر بیت‌کوین در آن رشد کرد. 

سویه فنی بیت‌کوین

کلید درک بیت‌کوین در درک این مطلب است که بیت‌کوین یک اختراع منفرد و تکی نیست بلکه ترکیبی هوشمند از کارهایی است که در گذشته شکست خورده و با گذشت زمان، به موفقیت رسیده است. ساتوشی تلاش کرد یک زیرساخت مالی با حداقل نیاز به ودیعه بسازد که تا سال‌ها در آینده دوام داشته باشد. 

او به جای ساخت راهکاری جدید در فضایی خالی، از تحقیقات گذشته در سیستم‌های توزیعی، رمزنگاری مالی، امنیت شبکه و سایر موارد، استفاده کرد. این مطلب ابتدا فناوری بنیادین «کریپتو» را شرح خواهد داد و سپس بعضی از آزمایش‌های پول نقد دیجیتالی را شرح خواهد داد که پیش از بیت‌کوین انجام شد و بر آن تاثیر گذاشت. 

رمزنگاری با کلید عمومی

در طی قرن‌ها، رمزنگاری یا فناوری اشتراک‌گذاری سرّی، بر توافق طرفین درباره یک کلید خصوصی مشترک برای گشودن رمز پیام‌ها، متکی بود. این سیستم به نام رمزنویسی کلید متقارن شناخته می‌شود. روش‌های قبلی شامل جلسات حضوری یا استفاده از پیک مورد اعتماد بود. این سیستم نه تنها از بسیاری جهات آسیب‌پذیر بود، بلکه برای کارهای بسیار بزرگ نیز غیرعملی بود. 

رمزنویسی کلید متقارن 

رمزنگاری کلید متقارن

در دهه 1970، روش دیگری برای اشتراک سرّی مطالب پدید آمد که به نام رمزنویسی کلید متقارن یا رمزنویسی کلید عمومی شناخته شد. در این سیستم، هر یک از طرفین، یک جفت کلید عمومی و خصوصی دارد. برای مثال، اگر آلیس بخواهد یک پیام ایمن را برای باب بفرستد، پیام را با کلید عمومی باب رمزنویسی می‌کند. سپس باب پیام آلیس را با کلید خصوصی خودش رمزگشایی خواهد کرد. در این سیستم، هیچ یک از طرفین نیازی به توافق قبلی درباره یک راز مشترک نخواهند داشت. همچنین آلیس می‌تواند پیام خود را با استفاده از کلید خصوصی خودش برای باب به صورت دیجیتالی امضا کند تا باب یا هر شخص دیگری که کلید عمومی او را می‌داند، صحت پیام او را بررسی کند.

رمزنویسی کلید نامتقارن 

رمزنگاری کلید نامتقارن

این ترکیب سیستم‌های رمزنگاری کلید عمومی و امضاهای دیجیتالی، فناوری پایه همان چیزی است که اکنون آن را «کریپتو» می‌نامیم و تضمینی در برابر هر نوع خطر اینترنت برای کار موفق پروتکل‌ها و شبکه‌های ارتباطات است. همچنین یک عنصر کلیدی در سیستم‌های پول نقد دیجیتالی محسوب می‌شود. 

جنگ‌های کریپتو 

باید توجه داشت رمزنگاری کلید عمومی در دهه 1970 تقریبا همزمان توسط قرارگاه‌های ارتباطات دولت انگلیس و دو محقق آمریکایی مستقل به نام ویتفیلد دیفی و مارتین هلمان کشف شد. دولت‌ها قصد نداشتند دسترسی عمومی به فناوری‌های حفاظت از حریم شخصی از کلمه رمزنگاری کلید عمومی را فراهم کنند، زیرا این امر می‌توانست تغییری اساسی در توازن قدرت ایجاد کند. 

در دهه نود که سرویس جهانی وب از راه رسید، تقاضای بسیار زیادی برای پیام‌رسانی آنلاین و تجارت الکترونیک به وجود آمد و دولت‌ها را مجبور کرد نسبت به استفاده از رمزنگاری توسط عموم مردم، از موضع خود عقب‌نشینی کنند، که نگرانی‌هایی نیز درباره امنیت و فعالیت مجرمانه در این حیطه به وجود آمد. 

این دوره اصطکاک بین قدرت‌های دولتی و کارآفرینان و سازندگان الگوی فناوری جدید، که در فضای غیررسمی آن را «جنگ‌های کریپتو» می‌نامند، تا امروز که دولت‌ها مجبور شدند ظهور سیستم مالی بدون مرز و بدون رهبر که پیشگام آن بیت‌کوین است را بپذیرند، ادامه یافته است.

پول نقد الکترونیک (ای‌کش)

شاید بتوان گفت دیوید چوام تاثیرگذارترین فرد در فضای رمزارز است. حرکت پیشگام او در سیستم‌های ارز دیجیتال، به دهه هشتاد برمی‌گردد که اینترنت هنوز در حال پیدایش بود و سرویس جهانی وب آغاز نشده بود.

چوام در 1981 یک مقاله پیشگام به نام «نامه الکترونیکی غیرقابل‌ردیابی، آدرس‌های بازگشت، و اسم‌های مستعار» را منتشر کرد که سندی اساسی در حوزه حریم شخصی در اینترنت بود و منجر به خلق پروتکل‌های حفظ حریم شخصی از جمله Tor شد. در 1982، چوام «امضاهای کور در پرداخت‌های غیرقابل‌ردیابی» را منتشر کرد که سندی کلیدی در شرح جزییات یک سیستم معامله بینام بود که مستقیما الهام بخش آزمایش‌های آینده ارز دیجیتال شد. 

سیستم‌های پرداخت پول نقد الکترونیکی، به نوعی تلاش چوام در ایجاد حریم شخصی برای پول نقد فیزیکی و سکه‌ها در حوزه دیجیتالی بود که با ظهور خدمات بانکداری الکترونیک، از راه رسیده بودند. در سال 1989، چوام «دیجی‌کش» را تاسیس کرد. چوام و تیمش که در آمستردام حضور داشتند، پروتکل «ای‌کش» (پول نقد الکترونیک) را ساختند. در نیمه دوم دهه نود، چوام تلاش زیادی کرد تا برای حفظ بقای پروژه، با تجار و بانک‌ها شریک شود اما عاقبت در 1998 اعلام ورشکستگی کرد. 

هرچند کسب‌وکار ماجراجویانه او چندان طول نکشید اما «ای‌کش» مسیرهای جدیدی پیش روی ارز دیجیتال باز کرد. هرچند ای‌کش مانند بیت‌کوین، ذاتا یک رمزارز نبود اما از اتفاقی خبر می‌داد که اکنون به عنوان ارزهای دیجیتالی بانک مرکزی یا CBDC و استیبل‌کوین شناخته می‌شوند دارایی‌های دیجیتالی که با ذخایر مالی پشتیبانی شده و توسط یک شخص ثالث مورداعتماد از جمله بانک یا شرکت، ایجاد می‌شوند. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

طلای الکترونیک 

طلای الکترونیک یا ای‌گلد، در 1996 توسط داگلاس جکسون و بری دانی تاسیس شد که سیستم ارز دیجیتالی بود که توسط ذخایر طلا در منابعی در لندن و دبی پشتیبانی می‌شد. طلای الکترونیک که با گرم نام‌گذاری شد، گزینه دیگری به جای سیستم پرداخت آنلاین ارائه کرد که قادر به انتقال سریع و بدون مرز ارزش پولی بود. اما این پروژه با مشکلات حقوقی و سیستماتیک قابل‌توجهی مواجه شد.

اقتصاد طلای الکترونیک از طریق سرور مرکزی که توسط یک شرکت مشخص نگهداری می‌شد، انجام گرفت؛ از این رو در صورت قطع ارتباط اپراتورها یا بسته شدن سرویس توسط مقامات، پروژه شکست می‌خورد. سیستم طلای الکترونیک در ابتدای امر، بسیاری از محدودیت‌های باز کردن حساب را نداشت، که سبب شد این ارز در فعالیت‌های مختلف مجرمانه نیز استفاده شود. هرچند جکسون و تیم او تلاش کردند با استفاده مجرمانه از طلای الکترونیک مقابله کنند، اما در نهایت به دلیل اداره شرکت جابجایی پول بدون مجوز، مجرم شناخته شدند و شرکت تعطیل شد. 

هرچند ای‌کش یک سیستم ارز الکترونیک بود که با هماهنگی سیستم بانکداری قانونی اجرا شد، اما طلای الکترونیکی به صورت یک سیستم مالی موازی کار کرد که به کلی بدون اطلاع مقامات یا ارائه اطلاعات مالی به آن‌ها، شروع به کار کرد. در طول این مدت، دولت آمریکا نسبت به دسترسی عمومی به رمزنگاری کلید عمومی و ابزارهایی برای رمزنگاری حضور آن‌ها در اینترنت، بسیار محتاط بود. کسب‌وکارهای ماجراجویانه‌ای مانند طلای الکترونیک، نگرانی‌هایی را درباره انجام معاملات در شبکه‌های ارتباطات به وجود آورند. بیشتر مشکلات مقرراتی مربوط به ارزهای دیجیتال مختلف که در این زمان مطرح شد، تا به امروز نیز ادامه یافته است.

پول نقد دیجیتال همتابه‌همتا: نسخه سایفرپانک 

باوجود اینکه سیستم‌های قبلی ارز دیجیتال، در طراحی پول نقد الکترونیکی تاثیرگذار بودند، اما سازندگان آن‌ها مستقیما در این جامعه حضور نداشتند. مثلا چوام مشخصا در طرح ایدئولوژی سایفرپانک شرکت نداشت. 

آزمایش‌های بعدی پول نقد دیجیتالی توسط اعضای فعال این جامعه انجام شد که می‌توان آن‌ها را پیشرویان اصلی بیت‌کوین دانست. این طرح‌ها و اجراها به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ابداع بیت‌کوین توسط ساتوشی نقش داشتند. 

هش‌کش

در 1992، سینتیا دورک و مونی نائور از محققان IBM روش‌هایی را برای مبارزه با حملات «سایبیل» (تعداد کوچکی از نهادهایی که هویت همتایان خود را جعل می‌کنند)، حملات عدم ارائه خدمات، و پیام‌های تبلیغاتی یا اسپم در شروع ارائه خدمات اینترنتی از جمله ایمیل جستجو کردند. آن‌ها در مقاله خود به نام «قیمت‌گذاری در برابر پردازش یا مبارزه با نامه ناخواسته و بی‌ارزش»، سیستمی را پیشنهاد کردند که در آن، فرستنده ایمیل، تعدادی محاسبه را برای حل یک مسئله رمزنگاری انجام می‌داد. 

سپس فرستنده، راه‌حل خود را به ایمیل می‌فرستاد: اثبات کار یا PoW. درحالیکه هزینه محاسباتی این فرایند نسبتا ناچیز بود، اما به قدر کافی موثر بود که مانع از ارسال نامه‌های اسپم شود. همچنین سیستم، یک «تله» داشت که به یک مرجع مرکزی اجازه می‌داد بلافاصله و بدون صرف هزینه، معما را حل کند. 

در 1997، آدام بک، فارغ‌التحصیل 26 ساله دانشگاه اسکتر و یک سایفرپانک فعال، از فهرست نامه‌رسانی سایفرپانک استفاده کرد و سیستم مشابهی به نام هش‌کش را پیشنهاد داد. در این سیستم، هیچ تله، مرجع مرکزی یا تاکیدی بر انجام مسئله‌های رمزنگاری وجود نداشت. بلکه در عوض، فرایند هشینگ یا درهمسازی انجام می‌شد. 

هشینگ عبارت است از تبدیل هر تکه از داده با هر اندازه‌ای، به یک نوار تصادفی کاراکترهایی که طول از پیش تعیین شده دارند. کمترین تغییری در داده‌های این فرایند، منجر به یک هش کاملا متفاوت می‌شود، از این رو بررسی داده‌ها بسیار ساده خواهد شد. مثلا یک هش SHA-256 در عبارت «بیت‌کوین چیست؟» شماره شانزده رقمی زیر را تولید می‌کند: 

 

در هش‌کش، فرستنده به دفعات، متاداده یک ایمیل را از جمله آدرس فرستنده، آدرس گیرنده، زمان پیام و غیره همراه با شماره تصادفی به نام «مقصد فعلی» (NONCE) هش می‌کند تا زمانی که هش به دست آمده، با یک عدد از پیش تعیین شده صفر بیت، شروع شود. 

از آنجا که فرستنده نمی‌تواند هش صحیحی که از مجموعه فرستاده شده است را بداند، باید به دفعات زیادی، متا داده ایمیل را با استفاده از «مقصد فعلی» متفاوتی هش کند تا زمانی که ترکیب معتبر یافت شود. این فرایند نیز مانند سیستم دورک و نائور، نیازمند منابع محاسباتی بود که اثبات کار را نیز تولید می‌کرد. 

ضد اسپم همانطور که از نام آن پیدا است، تنها موردی نبود که در هشکش، در ذهن بک مطرح شده بود. اما توکن‌های اثبات کار، برای دریافت‌کننده بدون استفاده بودند و نمی‌توانستند منتقل شوند که سبب می‌شد به عنوان پول نقد دیجیتالی، بی‌تاثیر باشند. ارز نیز در معرض تورم شدید بود، زیرا سرعت محاسبه در ماشین‌های جدید دائما افزایش می‌یافت و تولید اثبات راه‌حل را ساده‌تر و ساده‌تر می‌کرد. بااینحال، هش‌کش الهام‌بخش کاربرد بیشتر اثبات کار در دو سیستم پول نقد دیجیتالی مطرح شده و از پیشگامان بیت‌کوین بود: بی-مانی و بیت‌گلد. 

بی-مانی 

در 1998، وی دای از فعالان سایفرپانک، یک بی-مانی پیشنهاد کرد که گزینه دیگری در سیستم مالی همتا به همتا یا P2P برای انجام تجارت آنلاین در خارج از سیستم مالی قبلی بود که توسط محافظان شرکت کنترل می‌شد و مقررات آن را نیز دولت تعیین می‌کرد. سیستم امکان خلق ارز دیجیتالی و تصویب و اجرای قراردادهایی با سیستم اختیاری برای حل و فصل اختلافات را فراهم می‌کرد. پست دای از دو طرح پیشنهادی تشکیل شد. 

اولین طرح پیشنهادی دای، کنترل انحصاری مرجع مرکزی در پایگاه داده معاملات را برداشت و یک سیستم دفتر معین مشترک را در شبکه‌ای از همتایان بینام که با آدرس‌های کلید عمومی حضور می‌یافتند، جایگزین آن کرد. برای جعل یک ارز دیجیتال، لازم بود یک گره، مسئله‌ای محاسباتی را حل کند و راه‌حل آن را در حراج چند مرحله‌ای در شبکه منتشر کند (اثبات کار). تعداد دارایی‌های صادر شده، با هزینه محاسبه‌ای که در رابطه با سبد کالاهای استاندارد انجام شد، تعیین می‌شد. 

اگر آلیس می‌خواست معامله‌ای با باب انجام دهد، یک معامله را در کل شبکه منتشر می‌کرد که شامل بسته اطلاعاتی حاوی مقدار و آدرس کلید عمومی باب بود. اما دای متوجه شد این طرح پیشنهادی، مسئله خرج دو برابر را حل نمی‌کند، زیرا آلیس می‌تواند، دارایی یکسانی را همزمان با باب و کارول خرج کند. 

دای در طرح پیشنهادی خود عنوان کرد به جای اینکه همه یک کپی از دفتر معین داشته باشند، یک مجموعه ویژه از همتایان به نام «سرور» را به کار برند که دفتر معین مشترک خواهد بود و در عین حال، کاربران معین به سادگی تایید می‌کنند که معاملات توسط سرور پردازش شده است. برای اطمینان از اعتماد و پیشگیری از تبانی، سرورها مقدار مشخصی از پول را در حساب ویژه‌ای سپرده‌گذاری می‌کنند که به عنوان جریمه یا پاداش در رویدادهای رفتار نامناسب استفاده می‌شود، که مشابه سیستم‌های اثبات سهم در سایر بلاک‌چین‌ها خواهد بود.

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

طرح پیشنهادی دای برای بی-مانی هیچگاه اجرا نشد، و با اینحال نکته جالب توجه این است که بی-مانی شباهت بسیار زیادی به بیت‌کوین داشت، به ویژه با استفاده از دفتر معین مشترک و ارز دیجیتال بر پایه PoW. اما تفاوت اصلی این دو این بود که ارز بی-مانی، وابسته به ارزش مشخصی از کالاها بود که سبب می‌شد مدل اولیه‌ای از همان چیزی باشد که اکنون استیبل‌کوین نامیده می‌شود. 

بیت گولد

زابو که یکی از اعضای فعال سابق در جوامع اکستروپی و سایفرپانک بود، یکی از تاثیرگذارترین اشخاص در طراحی رمزارز و فناوری بلاک‌چین است. او همه‌چیزدان است که در رشته‌های مختلفی از علوم کامپیوتر و رمزنگاری تا حقوق، تخصص دارد. 

«ستاره شماری» زابو، چشم‌اندازی برای ساخت یک جامعه اقتصادی آزاد است که خارج از کنترل شرکت‌ها و دولت-ملت‌ها باشد. در 1994 قراردادهای هوشمند را به عنوان یک بلوک ساختمانی بنیادین در تجارت الکترونیک بدون مرز مطرح کرد قراردادهای دیجیتالی اجرا شدند و به جای حقوق قضایی، از طریق کد الزامی شدند. 

او بعدا متوجه شد یک عنصر کلیدی از این فرایند جا افتاده است: یک ارز دیجیتالی طبیعی که می‌تواند از طریق این قراردادها جریان یابد. زابو پس از اینکه شاهد موانعی در برابر تعدادی از آزمایش‌های پول نقد دیجیتالی بود (و حتی مدتی در دیجی‌کش چوام کار کرد)، تصمیم گرفت روی طرح جدید خود کار کند که می‌توانست تلاش‌های شکست‌خورده قبلی را به موفقیت برساند. 

زابو در مطالعه تاریخ پول، متوجه شد پول کالایی مانند قطعات شمش طلا، بنیان مفهومی قوی برای یک ارز جدید اینترنتی است. این پول جدید باید دیجیتالی و کمیاب باشد و جعل کردن آن به شدت پرهزینه باشد و برای تضمین و ارزشمندی خود، بر اشخاص ثالث مورد اعتماد، متکی نباشد یک طلای دیجیتالی! او بیت گولد را پیشنهاد کرد. 

بیت گلد مشابه هش‌کش و به ویژه بی-مانی بود زیرا از تجمع زنجیره‌ای از اثبات کار بر اساس هش استفاده می‌کند که به صورت دوره‌ای، زمان و تاریخ را ثبت و شبکه‌ای از سرورها را منتشر می‌کند. صدور و مالکیت بیت گولد، در رجیستری عنوان دارایی توزیع شده، ثبت می‌شود به ویژه پروتکلی که امکان اداره گروه‌های مشخصی از دارایی را با استفاده از یک سیستم رای دادن بر اساس رسیدن به حد نصاب فراهم می‌کند. 

عدم قابلیت تعویض در بیت گلد سبب شد نتواند به شکل یک ارز عرضه شود مثل وقتی بتوان هر واحد مجزا را با ارزشی یکسان، با یک واحد همسان معاوضه کرد. این موضوع برای زیست‌پذیری هر شکلی از ارز، لازم است. از آنجا که هزینه بیت گلد مربوط به هزینه محاسباتی اثبات کار در لحظه خاصی از زمان است، و با توجه به اینکه هزینه محاسبه، با استفاده از ماشین‌های بهتر، کاهش می‌یابد، یک واحد بیت گلد که در 2015 استخراج شد، کمتر از یک واحد بیت گلد که در سال 2005 استخراج شد؛ ارزش خواهد داشت. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

زابو یک راهکار دو لایه شامل بانک ایمن، مورد اعتماد و قابل ممیزی را پیشنهاد داد که بتواند صدور بیت گلد را در طول زمان دنبال کند، به صورت پیوسته، توکن‌های اثبات کار را در واحدهایی با ارزش برابر بسته‌بندی کند، و یک رسانه پایدار برای مبادله بسازند. اما سیستم در معرض حملات سیبل بود که می‌توانست موجب انشعاب در شبکه شود. زابو معتقد بود هر نوع انشعاب بالقوه شبکه، می‌تواند با شرکت‌کنندگان صادقی که در سیستم خود ادامه می‌دهد، تثبیت شود و کاربران از طریق اتفاق نظر اجتماعی، با آن همراه می‌شوند. 

زابو کمی پیش از انتشار طراحی بیت‌کوین در 2008 توسط ساتوشی، آماده شده بود تا بیت گلد را اجرا کند. پس از آغاز بیت‌کوین، پروژه بیت گلد را رها کرد و معتقد بود بیت‌کوین هوشمندانه، نقایص بیت گلد و تجربیات قبلی پول نقد دیجیتالی را با ترکیب تلاش‌های قبلی در سیستمی که به شکل ساده کار می‌کرد، برطرف کرده است. 

این دو آزمایش پول نقد دیجیتالی، برای ابداع بیت‌کوین ضروری بودند. ساتوشی در یک پست مجمع بیت‌کوین در سال 2010 گفت «بیت‌کوین، اجرای طرح پیشنهادی بی-مانی وی دای … در سال 1998 و طرح پیشنهادی بیت گولد نیک زابو بود». 

تولد بیت‌کوین 

هرچند کتاب‌ها و پادکست‌های زیادی با جزییات دقیق، به موضوع تاریخ بیت‌کوین پرداخته‌اند، اما در این مطلب، فقط لحظات مهم تاریخ بیت‌کوین شرح داده شده و اهمیت آن‌ها در سیر تکامل رمزارز مطرح خواهد شد.

تکوین 

پس از اینکه ساتوشی طرح پیشنهادی هشت صفحه‌ای خود برای یک سیستم جدید پول نقد دیجیتال را در فهرستی پستی منتشر کرد، آن‌ها پروژه را در گروه آنلاینی متشکل از رمزنگاران، متخصصان کامپیوتر و کهنه‌کاران پول نقد دیجیتالی به بحث و مناظره گذاشتند. هرچند ساتوشی پیش از انتشار وایت‌پیپر خود، بیشتر پایگاه کد بیت‌کوین را نوشته بود، اما آن‌ها در مجمع خود، مبحث بیت‌کوین را برای موشکافی عمومی در میان جامعه آنلاین همتایان خود مطرح کردند. 

بیت‌کوین از همان آغاز، یک پروژه نرم‌افزاری متن‌باز بود که توسط جامعه طراحان و هواخواهان این عرصه ساخته و نگهداری شد. در 8 نوامبر 2008، بیت‌کوین در یک پلتفرم توسعه نرم‌افزاری منبع باز به نام سورس فورج ثبت شد. این همان زمانی بود که بیت‌کوین، یک پروژه تیمی شد. 

در 3 ژانویه 2009، بلوک پیدایش بیت‌کوین (یا بلوک صفر) توسط ساتوشی (ظرف مدت هفت روز) استخراج شد. در این معامله اولیه، که آن را معامله تولید یا «کوین‌بیس» نیز می‌نامند، ساتوشی پیام مشهور زیر را منتشر کرد: 

«تایمز 3/ژانویه/2009 رییس در آستانه دومین نجات مالی بانک‌ها» 

این پیام یک سیگنال شفاف درباره مقاصد بیت‌کوین بود. جهان در حال تجربه بزرگ‌ترین بحران مالی از زمان «رکود بزرگ» بود که افق دید جدیدی از سیستم پولی جدا از دولت، متولد شد. 

در 12 ژانویه 2009، اولین معامله پس از پیدایش بیت‌کوین، بین ساتوشی و فینی از فعالان رمزنگاری در بلوک 170 رخ داد. همچنین گفته می‌شود فینی اولین شخصی بود که همراه با ساتوشی، پس از آغاز به کار شبکه، بیت‌کوین استخراج کرد. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

روز پیتزا در بیت‌کوین 

اولین کاربرد ثبت شده بیت‌کوین برای تبادل کالا یا خدمات، در 22 مه 2010 رخ داد که لازلو هانیچ برنامه‌نویس اهل فلوریدا پیشنهاد کرد با پرداخت 10000 بیت‌کوین یک پیتزا بخرد. اولین نرخ تبادل بیت‌کوین تنها چند ماه پیش از این تاریخ تعیین شده بود. قیمت دو پیتزای بزرگ پاپا جونز در آن زمان حدود 25 دلار بود. اکنون در مارس 2021، این دو پیتزا که در آن زمان خریده شده بود، 500 میلیون دلار ارزش دارد. هرچند بسیاری از مفسران پیش از این معامله هانیچ را مسخره می‌کردند، اما باید توجه داشت که شبکه بیت‌کوین در آن زمان، تازه در حال پیدایش بود. ‌

در گفتمان مربوط به کاربرد موردی بیت‌کوین به عنوان وسیله‌ای برای مبادله، اغلب از معامله مشهور هانیچ به عنوان مثالی یاد می‌شود که نشان می‌دهد دامنه اعجاب‌انگیز تاریخ قیمت بیت‌کوین و استفاده آن به عنوان یک ارز موثر، تا چه حد است. اکنون با عرضه کمیاب 21 میلیونی بیت‌کوین، افراد معمولا تمایلی ندارند آن را به عنوان پول نقد استفاده کنند بلکه ترجیح می‌دهند به عنوان سرمایه‌گذاری بلندمدت روی بیت‌کوین حساب کرده و در اصطلاح، «HODL» کنند. با اینحال، خرید اولیه هانیچ اثبات کرد بیت‌کوین می‌تواند یک سیستم معامله دیجیتالی همتا به همتا باشد. 

هجوم بیت‌کوین: تولد صنعت استخراج 

در روزهای آغازین اقتصاد بیت‌کوین، شیوه مشارکت مردم در شبکه و کسب بیت‌کوین، از طریق فرایند استخراج بود. استخراج فرایندی است که شبکه به وسیله آن، به صورت پیوسته معاملات منتشر شده را تایید کرده و آن‌ها را در دفتر کل توزیعی به شکل «بلوک» پیوسته‌ای از داده‌های معامله، ثبت می‌کند و یک سابقه معتبر و قابل بررسی در رمزنگاری معاملات در طول زمان را به وجود می‌آورد. شبکه بیت‌کوین به گونه‌ای طراحی می‌شود که ماینرها به دلیل مدت زمان کار درست در شبکه، از طریق پاداش‌های بلاک منتشر شده در بیت‌کوین، پاداش می‌گیرند. همین فرایند در ایجاد بیت‌کوین نیز به کار می‌‌رود. 

در 27 نوامبر 2010، استخر اسلوش آغاز به کار کرد. استخر اسلوش که قدیمی‌ترین استخر استخراج در صنعت بیت‌کوین بود، ابزاری برای ادغام منابع محاسباتی برای ماینرهای آینده فراهم کرد تا بتوانند بیت‌کوین را استخراج کرده و در پاداش‌های بلوکی که متناسب با کار انجام شده است، شریک شوند. به این ترتیب، افرادی که توان CPU زیادی نداشتند، توانستند به صورت جمعی در عملیات شبکه مشارکت کرده و بیت‌کوین کسب کنند. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

از آن زمان، صنعت استخراج تبدیل به صنعتی گسترده و عملیاتی تجاری با مصرف زیاد انرژی شده است که تعداد بسیار کمی از شرکت‌ها، عمده توان موردنیاز برای هشینگ را تولید می‌کنند. هرچند حوزه استخراج رمزارز با ظهور بسیاری از رمزارزهای دیگر به شکل چشم‌گیری تغییر کرده، اما استخر اسلوش سنگ محک مهمی در تاریخ و جهش شبکه بیت‌کوین محسوب می‌شود. 

سیلک رود 

سیلک رود (جاده ابریشم) قرار بود به مردمِ، آزادی بدهد تا خودشان انتخاب کنند.

راس اولبریچ

هیچ شرحی از تاریخچه بیت‌کوین، بدون توضیحی درباره پروژه سیلک رود، کامل نخواهد بود. پروژه سیلک رود که در فوریه 2011 توسط راس اولبریچ با نام مستعار «پاسبانان راهزن وحشت‌ناک» (به نام یکی از شخصیت‌های فیلم «شاهزاده عروس») آغاز شد، یک بازار دارک‌نت آنلاین بود که فقط با سرویس جستجوی بینام Tor و با استفاده از بیت‌کوین قابل دسترسی بود. 

این سایت یک بازار آزاد و مجانی برای افراد بود تا بتوانند آزادانه و بدون محدودیت‌های مقرراتی، با یکدیگر معامله کنند. این سایت به جز بازار، مجمعی نیز برای حضور کاربران بود تا درباره مباحث لیبرال‌گرایی، کریپتو-آنارشی، و سایر دیدگاه‌های مخالف با یکدیگر بحث کنند. همچنین این سایت علاوه بر داشتن سیستم خودکار کاهش کلاهبرداری، از یک سیستم اعتباری نیز بهره برده بود. 

پس از اینکه سایت تبدیل به پناهگاهی برای تجارت غیرقانونی مواد و سایر فعالیت‌های مجرمانه شد، مقامات اجرای قانون فدرال شروع به بررسی عملیات‌های آن کردند که در نهایت این اقدام‌ها در 2 اکتبر 2013 به دستگیری اولبریچ انجامید. او اکنون درحال سپری کردن مجازات زندان خود بدون امکان عفو مشروط است. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

پروژه سیلک رود لحظه‌ای کلیدی در تاریخ بیت‌کوین به شمار می‌آید. انتخاب بیت‌کوین به عنوان ارزی برای انجام فعالیت‌های مجرمانه، مربوط به مواردی شامل بازارهای بدنام است. ایده طرفداری از آزادی فردی و بازارهای آزاد، تبدیل به افسانه‌ای‌ترین بازار سیاه در دوران مدرن شد. 

باید توجه داشت که «سرویس ارتش‌بدهای ایالات متحده» تقریبا 30000 بیت‌کوین را در یک حراج به فروش رساندند. آن‌ها این ثروت را در جریان حراج دارایی اولبریچ به دست آورده بودند که به خودی خود، موجب مشروعیت‌بخشی حقوقی به بیت‌کوین شد. با وجود داستان سیاهی که در پروژه سیلک رود اتفاق افتاد، دنیا نشان داد که بیت‌کوین، قابلیت تسهیل دادوستد همتا‌به‌همتا در یک بازار آزاد را دارد. 

متاسفانه، کالاها و خدمات حقوقی که در سیلک رود در دسترس بودند که از هنر تا لباس تا صنایع دستی را در بر می‌گرفت مقدار بسیار کمتری از فعالیت کل بازار را شامل می‌شد. همانطور که گیبسون، نویسنده کتب علمی تخیلی و از طرفداران سایفرپانک یکبار عنوان کرد: «این خیابان کاربردهای خودش را پیدا خواهد کرد.»

خروج ساتوشی

در 26 آوریل 2011، ساتوشی پروژه بیت‌کوین را ترک کرد و اختیار توسعه آن را به گاوین اندرسن و جامعه متن‌باز داد. تا این زمان، توسعه بیت‌کوین در کل توسط ساتوشی اداره می‌شد که عملا کسی نمی‌دانست کیست. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

در نگاهی به گذشته می‌توان گفت ناشناس بودن مخترع بیت‌کوین، نکته اصلی موفقیت و ماندگاری آن بود. در سال‌های بعد که آژانس‌های اجرای قوانین، کاربردهای شرورانه رمزارزها را شناسایی و مجازات کردند، طبیعی بود که ساتوشی نیز به عنوان خالق (خالقان) این سیستم پولی بدون مرز و حافظ حریم شخصی شناسایی شده و مانند اولبریچ مجازات شود. کنار رفتن ساتوشی از پروژه ضروری بود تا بیت‌کوین بتواند به عنوان یک سیستم مالی انعطاف‌پذیر، غیرمتمرکز، و با حداقل ودیعه بر جای خود باقی بماند. 

ویکیلیکز و پول مقاوم در برابر سانسور

سایت افشاگر ویکیلیکز یک سایفرپانک فعال در 2006 توسط جولیان آسانژ تاسیس شد و پس از افشای اسناد طبقه‌بندی‌شده مربوط به عملیات‌های مشکوک و زیرزمینی دولت‌ها و شرکت‌ها، رابطه خوبی با آژانس‌ها و هیئت‌های دولتی در سراسر جهان برقرار کرد. 

در 14 ژوئن 2011، ویکیلیکز پس از مسدود شدن حساب‌های غیرانتفاعی در پیپال و پرداخت‌های تعلیقی مسترکارد و ویزا، شروع به پذیرش کمک‌های مردمی با استفاده از بیت‌کوین کرد. همه چیز درست بود: ویکیلیکز قصد داشت الگویی بی‌چون‌وچرا در تعهد دولت چهارم نسبت به انجام کار درست در میان سانسور و فشار صاحبان قدرت باشد. بیت‌کوین، سیستم حسابداری جهانی، بدون مرز و مقاوم در برابر سانسور را برای تکمیل این اقدامات ارائه کرد.

جالب اینکه ساتوشی نگرانی‌هایی درباره استفاده از بیت‌کوین در ویکیلیکز را مطرح کرد. آن‌ها در یک پست در سال 2010 گفتند «دریافت توجه در هر زمینه دیگری، جذاب خواهد بود. ویکیلیکز ضربه‌ای به کندوی عسل بود و زنبورها را به سوی ما روانه کرد». 

کنار هم قرار گرفتن این دو نهاد، هویت بیت‌کوین را به عنوان یک فناوری مخالف، برای عموم مردم تثبیت کردند. دستگیری آسانژ در 11 آوریل 2019، آسیب‌پذیری مردم عادی که در راس این جنبش قرار داشتند را، صرف‌نظر از نقایص آن‌ها، بیش از پیش نشان داد. آسانژ در سال 2019 در لندن دستگیر شد اما استرداد او به آمریکا هنوز در آغاز سال 2021 به نتیجه نرسیده است. 

ظهور و سقوط مت گاکس

«گردآوری مبادله آنلاین» که بیشتر به عنوان مت گاکس شناخته می‌شود، در ژوئیه سال 2010 توسط جد مک کیلب، طراح نرم‌افزار، راه‌اندازی شد. مت گاکس بعدا به مارک کارپلیز، مجیک فروخته و به بزرگ‌ترین پلتفرم مبادله بیت‌کوین در جهان تبدیل شد که حدود 70 درصد از معاملات شبکه را در اوج معاملات بیت‌کوین از 2013 تا 2014 در بر گرفت. 

در 7 فوریه 2014، پس از یکی از موارد نقض امنیت، همه برداشت‌ها در مبادلات، مسدود شدند. همان ماه، مت گاکس آفلاین شد و 744408 بیت‌کوین توسط هکرها به سرقت رفت که در مارس 2021 ارزشی معادل 43 میلیارد دلار داشت. اقداماتی برای پرداخت غرامت مربوط به زیان بیت‌کوین به کاربران مت گاکس صورت گرفت اما این ماجرا هنوز ادامه دارد. بعضی از افرادی که شاهد ناپدید شدن دارایی‌شان در فاجعه مت گاکس بودند، مطالبات بازپرداخت وجه را ارائه کردند تا سرمایه‌شان را پس بگیرند اما عقب‌نشینی‌های زیادی درباره این پرداخت‌ها مشاهده شد. 

سقوط این پلتفرم که زمانی در اوج بود، به دلیل نقض امنیت اتفاق افتاد و یکی از فجایع از نوع سقوط «پل‌های معلق تاکوما» در صنعت کریپتو بود. این اتفاق، ریسک‌های سیستماتیک مربوط به توقیف متمرکز دارایی‌های کریپتو را نشان داد. این داستانی بود که به افرادی که در حوزه اقتصاد کریپتو فعال هستند، توصیه می‌کند که محتاطانه تصمیم بگیرند. آیا برای تضمین دارایی خود به دیگران اعتماد دارید یا به خودتان؟ این موضوع برای کارآفرینان و سازندگان این فضا، تبدیل به مثالی از ملاحظات و ریسک‌های ساخت خدمات و زیرساخت در دارایی ارزشمندی شد که به خودی خود، غیرمتمرکز است. 

مقررات کریپتو و BitLicense در نیویورک 

فناوری و کاربردهای آن به ندرت با مقررات سازگاری دارد. کارآفرینان و سازندگان فناوری‌های نوظهور، در صورتی که ابهامی درباره مشروعیت کار آن‌ها و کاربرد الگوهای جدید وجود داشته باشد، با مراجع قانونی به مشکل برمی‌خورند. 

در مورد رمزارز که دارایی بی‌نام و غیرقابل‌انکاری است که تحت مجموعه قوانینی خارج از کنترل حاکمیت عمل می‌کند برخورد بین ارز قدیمی و جدید امری اجتناب ناپذیر است. در دوره بین خاتمه پروژه سیلک رود و سقوط پروژه مت گاکس، مراجع دولتی شروع به اجرای مقررات ویژه‌ای برای کسب‌وکارهای مبتنی بر کریپتو در امور اجرایی کردند. 

در 17 ژوئیه 2014، اداره خدمات مالی ایالت نیویورک (NYDFS)، «BitLicense» را پیشنهاد داد که مجوزی تجاری است که محدودیت‌های دقیقی به کسب‌وکارهای ارز دیجیتال که در ایالت نیویورک کار می‌کنند و خدمات نگهداری، مبادله و یا انتقال را برای مشتریان انجام می‌دهند، تحمیل کرد.

این مجوز که توسط بنجامین لاوسکی، اولین سرپرست خدمات مالی نیویورک نوشته شد، از سوی این صنعت به دلیل مطالبات پرهزینه و بازدارنده آن به شدت مورد نقد قرار گرفت. هزینه‌های کسب این مجوز به تنهایی سبب می‌شد دریافت آن توسط کسب‌وکارهای کوچک و متوسط تقریبا غیرممکن باشد. به گفته ژورنال تجاری نیویورک، وقتی BitLicense در 8 اوت 2015 اجرایی شد، 10 شرکت مهم رمزارز این ایالت را ترک کردند که آن را «مهاجرت بزرگ بیت‌کوین» نامیدند. 

هرچند NYDFS اخیرا برنامه‌ریزی کرده تا در جواز بیت تجدید نظر کند، اما چارچوب مقرراتی، سوابقی تنظیم می‌کنند تا مراجع قانونی در سطح ایالتی و فدرال، بتوانند انتخاب کنند با استفاده از آن، نوآوری فناورانه و تجاری را رشد دهند یا مانع از آن شوند. NYDFS در سال 2020، BitLicense  شرطی را معرفی کرد (تغییر در چارچوب استاندارد آن برای تنظیم مقررات کریپتو). پیپال در همان سال تحت BitLicense شرطی، شروع به ارائه دارایی‌های کریپتو از جمله بیت‌کوین کرد. 

چشم‌انداز مقررات امریکا در رابطه با کسب‌وکارهای مربوط به کریپتو، از ابتدای کار بخشی از امور ایالتی شده که از ایالتی به ایالت دیگر متفاوت است و شفافیت چندانی در آن دیده نمی‌شود. هرچند مقررات صنعت کریپتو از گذشته، حوزه‌های خاکستری را تجربه کرده؛ اما تعدادی از هیئت‌های تنظیم مقررات آمریکا اقدامات و الزامات مختلفی را در این زمینه تنظیم کرده‌اند. در این ترکیب می‌توان موارد زیر را در نظر گرفت: سختگیری کمیسیون بورس و اوراق درباره عرضه اولیه کوین‌ها پس از 2017 و تایید بانک‌های ملی آمریکا در اداره حسابداری برای ارائه خدمات دارایی دیجیتال در سال 2020. 

قوانین ایالتی کریپتو در بخش‌های محلی‌تر آمریکا تغییراتی دارد که سبب می‌شود مشتریان بعضی از ایالت‌ها، زودتر از سایر ایالت‌ها به پلتفرم‌های مختلف رمزارزی دسترسی یابند که در مورد بایننس نیز شاهد این موضوع بودیم. به ویژه ایالت ویومینگ نشان داده که منطقه‌ای است که در سطوح مختلف، از رشد صنعت کریپتو و بلاک‌چین، حمایت می‌کند. 

شبکه لایتنینگ 

برای اینکه یک سیستم نقدی دیجیتالی بتواند با ارائه‌دهندگان پرداخت جهانی مانند ویزا یا مسترکارت رقابت کند، باید قادر به انجام معاملات متعدد روزانه باشد. بیت‌کوین، هنوز مجهز به ابزاری برای انجام هزاران معامله در ثانیه که در بلاک‌چین پایه آن صورت می‌گیرد نیست، بنابراین وقتی طراحان و سازندگان این فضا شروع به طرح مباحث مربوط به گسترش حوزه کاری بیت‌کوین کردند، ده‌ها راهکار برای توسعه بیت‌کوین پیشنهاد شد. 

در 14 ژانویه 2016، ژوزف پون و تادیوس دریجا وایت‌پیپری منتشر کرده و جزییات شبکه لایتنینگ را شرح دادند که یک راهکار گسترش دو لایه برای بیت‌کوین است که معاملات آن می‌تواند در کانال‌های پرداخت خارج از زنجیره اتفاق بیتفد تا بعدا روی زنجیره تنظیم شده و به شکل رمزنگاری، بررسی شود. به این ترتیب بار معامله در بلاک‌چین پایه کاهش می‌یابد و همزمان، امکان معاملات سریع‌تر و ارزان‌تر نیز فراهم می‌شود. این سیستم از مارس 2018 در شبکه اصلی بیت‌کوین کار کرده و همچنان به عنوان یک زیرساخت کلیدی بیت‌کوین، در حال رشد است.

شبکه لایتنینگ «پرداخت‌های فوری» را تسهیل می‌کند که عبارتند از «پرداخت‌های بلاک‌چین سریع لایتنینگ بدون نگرانی درباره زمان‌های تایید بلوک» و در وبسایت آن نیز توصیح داده شده است. اما بیت‌کوین بیشتر در نقش منبع ارزش بوده و کمتر به عنوان یک ارز مبادلاتی عمل کرده است، از این رو هزینه‌ها و سرعت‌های معامله نیز اهمیت کمتری داشته است. 

رویدادهای تاریخی بیت‌کوین

ظاهرا بلاک‌چین اصلی بیت‌کوین، در صورتی که در نقش منبع ارزش کار کند، همچنان می‌تواند همراه با خریدهای بزرگ، به اندازه کافی خوب عمل کند، که در بعضی خریدهای تجهیزات هوشمند تجاری از میکرواستراتژی نیز مشاهده می‌شود. در سپتامبر 2020، میشل سیلور مدیرعامل میکرواستراتژی با شرح جزییاتی توضیح داد شرکت با استفاده از ‌بلاک‌چین اصلی دارایی، 38250 بیت‌کوین خریده است. اما فقط 18 معامله را روی بلاک‌چین بیت‌کوین فرستاد و 78388 مانور را خارج از زنجیره اصلی آن انجام داده است.

گسترش جنگ‌های بیت‌کوین 

هرچند شبکه لایتنینگ یک راهکار فنی است که می‌تواند به شکل نظری، معاملات پرتعداد بیت‌کوین را تسهیل کند، اما همچنان گسترش بلاک‌چین اصلی بیت‌کوین به صورت یک شبکه، ادامه دارد. بین سال‌های 2016 و 2017، ذی‌نفعان شبکه بیت‌کوین ماینرها، طراحان و شرکت‌هایی که با آن کار می‌کنند به مناظرهای شدید درباره مسیرهای مختلفی که به سوی ثبات این شبکه وجود داشت، وارد شدند. 

هرچند بررسی کامل «جنگ‌های گسترش بیت‌کوین» فراتر از حوزه کار این مقاله است، اما می‌توان این بحث را در دو مطلب کوتاه بیان کرد: اندازه بلوک بیت‌کوین و توزیع قدرت در شبکه. 

طرفداران افزایش اندازه بلوک در بلاک‌چین بیت‌کوین معتقدند افزایش تعداد معاملاتی که می‌توانند در یک بلوک تایید شوند، بر افزایش تعداد کل معاملات در سراسر شبکه تاثیر می‌گذارد. منتقدان با این نظر مخالفند و معتقدند افزایش اندازه بلوک، اندازه داده‌های کل شبکه را تا حد زیادی افزایش خواهد داد و محاسبه بیشتری را به ماینرها تحمیل خواهد کرد و مانع از استخراج موثر بیت‌کوین توسط بازیگران کوچ‌کتر می‌شود و قدرت را میان انحصارگرایان استخراج، متمرکز می‌کند.

ظاهرا در دو میزگرد میان ذی‌نفعان این صنعت که پشت درهای بسته انجام شد و به نام توافق هنگ‌کنگ و توافق نیویورک شناخته می‌شود، اتفاق نظری درباره مسیر رو به جلو به دست آمد. با این حال در 1 اوت 2017 انشعابی به وجود آمد و طرفداران بلاک بزرگ، تغییراتی را در پایگاه کد اجرا کردند و شروع به استخراج زنجیره جدیدی کردند که اکنون «بیت‌کوین کش» (BCH) نامیده می‌شود. 

مناظره گسترش بیت‌کوین، چالش شبکه غیرمتمرکز را مطرح کرد تا وقتی پای ارزش مالی زیادی در میان است، یک اتفاق نظر درباره به‌روزرسانی پروتکل ضروری به دست آید. با توجه به عدم حضور ساتوشی، پس از مدت کمی، ذی‌نفعانی که در مسیر توسعه بیت‌کوین حضور داشتند، جدا شدند. 

پس از انشعاب بیت کوین به BTC و BCH در سال 2017، انشعابی (هاردفورکی) از بیت‌کوین به وجود آمد که شامل بیت‌کوین گلد (BTG) در اواخر 2017 بود. در اواخر 2018، بیت کوین کش نیز به BCH و Bitcoin SV (BSV) منشعب شد. 

هرچند استاندارد توسعه پروژه‌های متن‌باز، سیستم پیشنهادی «درخواست نظرات» بود که ما را به سمت اینترنت سوق داد، اما وقتی این نرم‌افزار مستقیما در تسهیل سیستم پولی جهانی نقش ایفا کند، فرایند پیچیده‌تری ایجاد خواهد شد. 

دارا پلتفرم استخراج بیت‌کوین است. دغدغه‌های مدیریت و تامین برق ماینرها را رها کنید و ماینینگ را با خیال راحت به ما بسپارید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قصد دارید بیت‌کوین استخراج کنید؟

در اسرع وقت برای مشاوره رایگان با شما تماس می‌گیریم

dara-logo-pop
قصد دارید بیتکوین استخراج کنید؟
در اسرع وقت برای مشاوره رایگان با شما تماس میگیریم.
Call Now Button